از صبح روز ۶ نوامبر (۱۵ آبان) و پس از گذشت تنها یک روز از بازگشت تحریمهای نفتی آمریکا علیه جمهوری اسلامی، رسانههای همسو با رژیم، پر شدهاند از خبرهایی مبنی بر ظالمانه بودن تحریمها و هدف قرارگرفتن مردم از آن.
تأکید مؤکد پرزیدنت ترامپ و وزیر خارجه آمریکا معافیت غذا و دارو از این تحریمها بوده و مبادلات پولی را منوط به تجارت این اقلام کرده است.
اگر جمهوری اسلامی قصد در پیش گرفتن سیاست انقباضی دارد (البته به نظر میرسد وقت را از دست داده) گران شدن و کمبود این مایحتاج قبل از سرنگونی، نه حاصل تحریمها که نشانه مستقیم بیکفایتی و نحوهٔ مدیریت و برنامهریزی رژیم است.
اگر فرومایگانِ بیحاصل، تمامی عوامل و خواندگاران رژیم را شامل نمیشدند، حتی در این شرایط نیز نگاه داشتن رژیم با اقدامات سادهای ممکن بود. اما…
همانطور که حسینی گفته بود نوسان قیمتها چند ماه قبل از آغاز تحریم، (تعریف کردن قسمتهای بعدی سریال) بازی روانی حکومت برای پر کردن خزانهٔ خود و کم اهمیت نشان دادن تحریمها بود.
پارسال لیدر ری استارت التیماتومهای لازم را مرحله به مرحله به جمهوری اسلامی گوشزد کرده بود تا اینکه پس از قیام دیماه ۹۶ و پایان مهلت سربراه شدن حکومت و بیدار شدن مردم توسط ریاستارتیها در فاز ۱، ورود به فاز ۲ اجتناب ناپذیر مینمود.
کاملاً پیشبینی میشد که حلقهٔ محاصره لحظه به لحظه تنگتر شود.
کِرم پرسید که مبنای ریاستارت چیست؟
جواب آمد که:
سِیری است چو از پیله به پروانه شدن
تنگ شدن این حلقه تازه شروع شده و روزهای سختی برای مردم ایران قبل از ریاستارت شدن در پیش است. زیرا حکومت بارِ تحریمها را با خارج کردن اقلام پر مصرف دارویی از لیست بیمه و گران کردن پلکانی قیمتها به دوش مردم میاندازد.
مسخره شدن و رنگ باختنِ فشار ایدئولوژیک نظام از سر مردم و کوتاه آمدن در مواضع کورکورانه قبلی، نتیجه مستقیم فشار اقتصادی و فقیر شدن مردم است. همچنین این کار برای کاهش سطح تنش اجتماعی قابل پیشبینی بوده و در حال وقوع است.
تمام اینها را لیدر ری استارت از مدتها قبل، پیشبینی کرده بود.
با فشار بیشتر به حکومت و با دانستن مرگ خامنهای، سرعت گرفتن طرح کودتای گلوبالیستی از داخل، در پوشش انقلابی ساختگی هم قابل پیشبینی است. چیزی که با قربانی کردن نفرات، مانع از هم پاشیدگی ساختار اصلی قدرت و سرمایه شود و در عین حال ظاهر انقلاب و دگرگونی را هم حفظ کند!، مردم ایران را فریب داده و دولتمردان آمریکا را در عمل انجام شده قرار دهد!!
مانع این نقشه نیز درگیریها و سهم خواهیهای گرگهای درون و بیرون حکومت است. ترس از دریده شدن توسط رقبا، آنان را مجبور کرده چشم در چشم هم بنشینند و به هر عملی، عکس العمل نشان دهند.
فعلاً رژیم ایران به دنبال شخصی میگردد که در کانون توجه رسانهها قرار داده شود تا زمینه فکری کودتای گلوبالیستی حتی در پوشش شعارهای ناسیونالیستی، با اتحاد چند اپوزیسیون دیگر فراهم شود.
چیزی که قضیه را برای ریاستارتیها جالب میکند حضور تمام رسانهها و سیاسیون در بازی است که قبلاً توسط لیدر ری استارت تدارک دیده شده بود.
همه باید کارت خریده و حرف بزنند.
در گامبی شاه شرایط به گونهای پیش خواهد رفت که حریف فکر کند دارد برنده میشود… اما…
تا عذاب روز پایانی و بازگشت ریاستارتیها، چیزی نمانده است…
براستی آقامحمدخان قاجار برای ورود به کرمان چند ماه پشت دروازههای کرمان صبر کرد؟
آیا قرار است همان بلا بر سر بسیجیان و سپاهیان آمده و هفتاد من چشم از حدقه در آید؟
آیا چالش لیدر ری استارت یک «سکوت» است
و یا «سکوت» لیدر ری استارت یک «چالش»؟!!