باز آی ساقیا که هواخواه خدمتم مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم زانجا که فیض جام سعادت فروغ توست بیرون شدی نُمای ز ظلمات حیرتم هر چند غرقِ بحرِ گناهم ز صد جهت تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم عیبم مکن...
سعدی، گلستان، باب هفتم، در تاثیر تربیت، حکایت شماره ۱۱ ؛ طفل بودم که بزرگی را پرسیدم از بلوغ. گفت «در مسطور» آمده است که سه نشان دارد: یکی پانزده سالگی و دیگر احتلام و سیّم برآمدن موی پیش. اما،...