هفتاد درصد حرفهای خمینی را رضا پهلوی و مجاهدین خلق الان هم میزنند!
دقت کنید به حرفهای خمینی چهل سال قبل زیر درخت سیب در نوفل شاتو پاریس گفت:
- بشر در اظهار نظر خودش آزاد است.
- اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.
- مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند.
- در جمهوری اسلامی کمونیستها نیز در بیان عقاید خود آزادند.
- در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی میرود و قاضی او را احضار میکند و او هم حاضر میشود.
- یکی از بنیانهای اسلام آزادی است. بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است.
- حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است.
- دولت اسلامی یک دولت دموکراتیک! به معنای واقعی است و اما من هیچ فعالیت در داخل دولت ندارم و به همین نحو که الآن هستم، وقتی دولت اسلامی تشکیل شود، نقش هدایت را دارم.
- اما شکل حکومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینکه متکی به آرای اکثریت است.
(رضا پهلوی هم میگه من با جمهوری مشکل ندارم!)
- رژیم ایران به یک نظام دموکراسی (دموکرات!) تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه میگردد.
- اختیارات شاه را نخواهم داشت.
- من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت.
- من در آینده (پس از پیروزی انقلاب) همین نقشی که الآن دارم خواهم داشت. نقش هدایت و راهنمایی، و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام میکنم… لکن من در خود دولت نقشی ندارم.
(حرف رضا پهلوی!)
- علما خود حکومت نخواهند کرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور میباشند. این حکومت در همه مراتب خود متکی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.
- من نمیخواهم ریاست دولت را داشته باشم. طرز حکومت، حکومت جمهوری است و تکیه بر آرای ملت.
- من چنین چیزی نگفتهام که روحانیون متکفل حکومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است.
(جدایی دین از سیاست = سکولار = حرف رضا پهلوی و مریم رجوی!)
- من و سایر روحانیون در حکومت پستی را اشغال نمیکنیم. وظیفۀ روحانیون ارشاد دولتها است. من در حکومت آینده نقش هدایت را دارم.
(رضا پهلوی هم همین رو میگه و میگه من نمیخواهم حکومت کنم!)
- قانون این است، عقل این است، حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد.
- باید اختیارات دست مردم باشد. این یک مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد که مقدرات هر کسی باید دست خودش باشد.
(دموکراتها دقیقا همین رو میگن!)
- حکومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه آن است. هیچ سازمانی و حکومتی به اندازه اسلام ملاحظه حقوق بشر را نکرده است. آزادی و دموکراسی به تمام معنا در حکومت اسلامی است، شخص اوّل حکومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.
- اسلام (سکولار – دموکرات) هم حقوق بشر را محترم میشمارد و هم عمل میکند. حقّی را از هیچکس نمیگیرد. حق آزادی را از هیچکس نمیگیرد. اجازه نمیدهد که کسانی بر او سلطه پیدا کنند که حقّ آزادی را به اسم آزادی از آنها سلب کند.
- ما که میگوییم حکومت اسلامی میخواهیم جلوی این هرزهها گرفته شود، نه اینکه برگردیم به ۱۴۰۰ سال پیش. ما میخواهیم به عدالت ۱۴۰۰ سال پیش برگردیم. همۀ مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم.
- دولت استبدادی را نمیتوان حکومت اسلامی خواند… رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود.
(الان هم میگن سکولار و دموکرات استبدادی نیست!)
- ما حکومتی را میخواهیم که برای اینکه یک دسته میگویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند.
(رضا پهلوی هم گفت ما سپاه را نباید مجازات کنیم!)
- تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی (سکولار!) میتوانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.
- جامعۀ آیندۀ ما جامعۀ آزادی خواهد بود. همۀ نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.
(دقیقاً حرفهای سلطنت طلبها و مجاهدین!)
- ما یک حاکمی میخواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکالهایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند.
- زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند.
(الان هم رضا پهلوی و مریم رجوی همین رو میگن!)
- زنها در حکومتِ اسلامی آزادند حقوق آنان مثل حقوق مردهاست. اسلام زن را از اسارت مردها بیرون آورد و آنها را همردیف مردها قرار داده است، تبلیغاتی که علیه ما میشود برای انحراف مردم است. اسلام همۀ حقوق و امور بشر را تضمین کرده است.
- رأی ملت متَّبع است، ولو به ضرر خودشان باشد.
فقط حرفهای لیدر ری استارت با همه گروههای سیاسی فرق دارد