ری استارت، از مجاز تا حقیقت

جنبش ری استارت سید محمد حسینی ، از مجاز تا حقیقت

دنیای مجازی 
دنیای واقعی 
دنیای حقیقی 
لایه‌های تکرار شونده 

اگر فیلم ماتریکس را به یاد داشته باشید آنچه را که در این نوشتار آورده می‌شود براحتی متوجه خواهید شد. 

گاهی شاهدیم در صفحات مجازی برخی کنترل خود را از دست داده و شروع به تهدید و فحاشی زیر پست‌ها و کامنت‌ها می‌کنند. برای این کار توجیهاتی را می‌آورند که خود و یا کسی را که به این ادبیات معترض می‌شود، قانع کنند.

با در نظر گرفتن اینکه فضای مجازی، یک دنیای برساخته است و واقعیت ندارد سخن را می‌گشائیم.

آنچه می‌بینیم اکانت‌هایی است با اسامی مختلف، قاعدتاً کاربرانی دارد که نمی‌شناسیم. بعضی روبات هستند، بعضی سایبری، بعضی خود را دانشمند، دکتر، مهندس و… معرفی کرده، بعضی اسامی تاریخی، سلبریتی‌ها و… را گرفته و هر یک مشغول فعالیتی هستند.
این فعالیت ترویج اندیشه کاربر در لباس اکانت خود به وسیله فیلم، عکس و نوشته و… به کاربران اکانت‌های دیگر است.

اما تهدیدات، ادعاها و فحاشی، دنیایی از صفر و یک را به روی ما می‌گشاید که آگاهمان می‌کند همه چیز کاملاً مجازی است، یعنی تهدید و فحش نیز چون از طرف اکانتی مجازی می‌آید باز هم مجازی است و واقعیتی ندارد. اما حقیقت دارد!!!
کلام اینست که در فضای مجازی هیچ اتفاقی نمی‌افتد و نخواهد افتاد. هشتگ‌ها، فراخوان‌ها و… همه مجازی هستند. همه وابسته به کامپیوترها و گوشی‌های هوشمند هستند.
اما اندیشه‌ای از اطلاعات این فضا توسط کاربران به بیرون می‌آید که به حقیقت پیوسته است و البته تا زمانی که تبدیل به عمل نگردد نمودی واقعی نخواهد داشت.

اما اتفاقی که برای ری‌استارتی‌ها افتاد چه بود؟

از دل همین فضای مجازی ندایی شنیده و به دنبال درک آن رفتند. از فضای مجازی رها شده و مستقیم به فضای حقیقی که حسینی نشانشان داده بود کشیده شدند.
فضای حقیقی فضای اندیشه و خرد بود.

درک این حقیقت آنان را با چشمانی باز وارد دنیای واقعی یعنی کف خیابان کرد و تبدیل به بزرگترین نیروی عملگرا نمود.

شیفت دائمی از واقعیت به حقیقت و فضای مجازی شخصیتی یکپارچه را از ری‌استارتی ‌ها به نمایش گذاشت. شخصیتی که با ریشه در حقیقت دیگر نمی‌خواست اسیر فضای مجای و واقعیت برساخته از آن شود.

آنان دیگر همچون نیو (شخصیت ماتریکس) به فضای مجازی وارد شده و با درک اینکه همه اینها مجازی است به آگاهی دادن به کاربرانی که اندیشه و خردشان پشت این نقاب مجازی همچنان زنده‌ است پرداختند.
آگاهی دادن به اینکه حقیقتی فراتر از این دنیای مجازی و واقعی وجود دارد که نور آن انسان را از اسیر شدن در اینها نجات می‌دهد.

برای ری‌استارتی‌ها در فضای واقعی، انجام چالش‌های عملی، تمرینی شد برای آنچه از خردورزی و اندیشه فهمیده بودند که تلاش برای خارج شدن از بندگی و رهایی از فضای ماتریکس‌وار پیرامونشان بود.

بخشی از این ماتریکس در فضای مجازی (تلگرام، فیسبوک، توئیتر و…) است که مجازی‌‌ترین بخش محسوب می‌شود. همانجایی که اکانت‌های مدعیان براندازی روز و شب در هم می‌آمیزند و از هم تجزیه می‌گردند و هیچ اتفاقی هم نمی‌افتد.
آنچه می‌خواهند خروج اندیشه‌ای مسموم است که توان باور کردن خود و تفکر به خویشتن خویش را نداشته باشد تا همواره اسیر و برده بماند.

اما دنیای واقعی نیز در نمود عملی ماتریکس‌های مجازی دین، بی‌دینی، ایسم‌ها، ترس، تقدس و… ساخته شده است. چیزی که آنتی‌ ویروس ری استارت با خردورزی تعلقاتش را گسسته و صفر و یک‌های آن را نیز برای ری‌استارتی‌ها گشود.

برای ری استارتیها که با درک حقیقت به دنیایی بزرگتر پا نهاده‌اند، باور کردن فریب‌های فضای مجازی ناممکن است. هر چند هر بار که وارد آن می‌شوند ممکن است در توهماتش گم شده و شخصیت حقیقی خود را برای مدتی فراموش کنند.
بنابرین عصبی شدن و واکنش‌های احساسی (فحاشی، ادعا و تهدید)، خودکشی (حذف اکانت)، قتل (ساسبند، ریپورت و انسداد) و… هرچند در فضایی غیر واقعی و از اکانت‌هایی مجازی سر می‌زند، اما از اندیشه کاربر نشأت می‌گیرد و به آن باز می‌گردد.

چه بهتر که بازگشت این اندیشه با سبُک باری از رشد، خردورزی و کمال انسانیت باشد و نه با سنگینی فحش، تهدید، شایعه، دروغ، ادعا و…

در دنیای مجازی همه از اندیشهٔ کاربر هستیم و به اندیشهٔ کاربر باز می‌گردیم.
در دنیای واقعی همه از ماده (خاک) هستیم و به ماده (خاک) بر می‌گردیم.

در فضای حقیقی که نمود آن را در دنیای واقعیت می‌بینیم چه؟!
از چه هستیم و به چه باز می‌گردیم؟

آیا در واقعیت اسامی ما نیز نشانِ اکانت‌هایی است که کاربرمان فراموش کرده محصور زمان و مکان این فضاست؟!

چه گردو بازیِ سرگرم کننده‌‌ایست دنیا…

اطلاع از نظرات جدید
از طریق ایمیل، مطلع کن من را از:
2 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه نظرها