حالا چه می‌شود؟

اپیدمی کروناویروس

این سؤالی است که امروزه بسیاری از مردم به خصوص در ایران از خود می‌پرسند. در حالیکه هاج و واج به هم می‌نگرند و نگران جان خود، خانواده، شغل، اندوخته و زندگیشان هستند.
یک چشمشان به دروغ‌های صدا و سیماست که تمام تلاش خود را برای انحراف اذهان، ایجاد لبخند تصنعی و انداختن تقصیر گسترش اپیدمی به گردن مردم، کرده و آنان را متهم به بی توجهی به توصیه‌ها برای ماندن در خانه می‌کند. یک چشمشان نیز به شبکه‌های ماهواره‌ای ظاهراً مخالف رژیم است که ناکارآمدی سیستم ولایت فقیه یا شخص رهبر و منصوبان وی را دلیل این گرفتاری می‌دانند و در حال مسخره کردن خرافه گویان مذهبی هستند.
نگاهی به شبکه‌های اجتماعی هم عمق مرگ و میر و تلفات را دردناک و شرایط را بحرانی و غیرقابل کنترل می‌نمایاند.

برای صحبت در این مورد می‌توان از چند منظر به موضوع نگریست و سناریوهای مختلفی را بررسی کرد.
در مورد عدم مدیریت صحیح برای جلوگیری از ورود ویروس کرونا به کشور، روش‌های مهار اپیدمی و اولویت رژیم به برگزاری نمایش‌های تشییع جنازه قاسم سلیمانی، تظاهرات ۲۲ بهمن، انتخابات و… بسیار گفته شده است. همانطور که لیدر ری استارت از پیش گفته بود، رژیم محکوم به دیدن نتیجه عکس اعمال خود از آغاز زمستان شده است.
اما اگر فرضیه تعمدی بودن ورود آن به کشور و عدم کنترل تا ایجاد اپیدمی را مطرح کنیم به نتایج فاجعه باری همچون درگیر کردن جامعه جهانی و آمریکا به بحران، در نتیجه خریدن وقت برای غنی سازی و تولید بمب اتمی، برای تضمین بقای رژیم می‌رسیم که به هیچ وجه دور از ذهن نیست.
اگر بحث منشاء این ویروس و دلیل آمدنش را که علمی عرفانی ذکر شد کنار بگذاریم، لیدر ری استارت در پیام‌های خود از دو منظر وارد این قضیه شد.

در بحث اجتماعی به یادآوری مسئولیت حاکمان و حقوق مردم پرداخت و گوشزد کرد که برای اجرای قرنطینه خانگی، حکومت موظف به تأمین مایحتاج و گردن گرفتنِ خرج‌های جاری مردم است و توجه نکردن به این قضیه بحران‌های بعدی از جمله درگیری مردم با عوامل رژیم و درگیری مردم با مردم را در پی دارد.

در بعد سیاسی نیز بسیار هوشمندانه دستور حمله به پایگاه‌های اتمی و زیرساخت‌های رژیم داد که هشدار لازم برای سوء استفاده از فرصت آشفتگی داخلی و خارجی در جهت تولید بمب اتمی و فعالیت‌های مخرب رژیم را داده باشد.

با اتفاقاتی که پشت سر هم در حال روی دادن است مدیریت رژیم به چالش کشیده شده و ناکارآمدی و از آن بدتر درندگی آن برای بسیاری از مردم ناآگاه و حتی طرفداران متعصب، آشکار شده است. این ویروس کاری را کرد که تبر ابراهیم خلیل با اعتقادات دینی و مذهبی یا به عبارت بهتر خرافات ناشی از جهل، عادت و بت پرستی کرد.
رشته اعتقادات مذهبی که بخشی از جامعه را به رژیم پیوند داده بود با بیداری و خرد در حال گسستن است. بیهوده نیست که رژیم آن را ویروس منحوس می‌داند، در حالیکه نگاه به طریقهٔ عمل ویروس‌ها، وجود آن به عنوان یکی از آیات الهی را یادآور می‌شود.
منشاء کرونا هر چه باشد، با خرد مردم ایران کاری را کرد که سال‌ها هیچ نیرویی نتوانسته بود انجام دهد!

به هر روی سید محمد حسینی با یادآوری اعتقادات مذهبی و گوشزد کردن باورهای دینی، تلاش خود برای نجات بسیاری از سپاهیان و بسیجیان از غرق شدن همراه رژیم را آغاز کرد.
رژیم تلاش می‌کند در صورت غرق شدن، تمام جهان را با خود به زیر بکشد. با این هدف جان مردم عزیزمان برایش کمترین ارزشی ندارد.

به اعتقاد برخی حتی حسینی چراغ سبز لازم به بخش بیدار شدهٔ بدنه رژیم به همراهی با جنبش مردمی ری استارت و استفاده از اسلحه در موقعیت مقتضی را داده است.
فاز ۲ و Plan B چنان کولاکی در جهان آغاز کرده که کسی را یارای ایستادگی در مقابل آن نیست. بهترین کار در شرایط فعلی دنبال کردن خط فکری ری استارت است. همانطور که ویروس سرماخوردگی در هزاره‌های پیش پیروز شد، بحران کرونا بالاخره با پیروزی ویروس و ماندگاری کد ژنتیکی این ویروس در نسل بشر، به پایان خواهد رسید. اما تنها راه نجات کماکان ری استارت است.
امیدواریم بیداری عمومی اتفاق افتاده و با ظاهر شدن نشانه‌ها، داستان قوم یونس برای سرزمین ما تکرار شود.
این بیداری با لطف و حلاوتی بسیار بزرگ همراه خواهد شد.
متأسفانه فاز ۲ و پلن B مسیر بی‌بازگشتی است و عواقب آن با ایستادن در مقابلِ آمدنِ امپراطوری کورش، سخت‌تر و شدیدتر می‌گردد.

پست‌های مرتبط:

اطلاع از نظرات جدید
از طریق ایمیل، مطلع کن من را از:
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه نظرها