عامل سیا و موساد، شاه دلقک، مزدور صادراتی، دست پروردهٔ ترامپ دلقک، پادشاه دیکتاتور، دلقک حسینی، متوهم، اجنبی پرست، خمینی دیگر، دیکتاتور اعظم و…
همانطور که ری استارتی ها میدانند، سید محمد حسینی با آغاز برنامهٔ علمی عرفانی ری استارت با شرح اندیشههای عرفا و دانشمندان و بیرون کشیدن و نمایاندن ریشههای سازنده هویت ایرانیان، آینهای را در مقابل مخاطبان قرار داد تا نقش هویت خود را در آن ببینند. آینهای که باعث بیداری بسیاری از مردم شد و وادارشان کرد به این فکر کنند که
از کجا آمدهاند، برای چه آمدهاند و به کجا میروند.
همین اتفاق با پخش برنامههای سیاسی شب بخیر ایران که تفسیر و توضیحی بر تحولات سیاسی روز و باز کردن گرههای معادلات سیاسی بود نیز تکرار شد. نشان دادن نقاط حساس اشتراک و تفاوت اندیشههای جریانات سیاسی باعث شد مخاطبان به این آگاهی برسند که عناصر و اشخاص سیاسی را در جدول تناوبی بر اساس آنچه که از خود در آزمایشات مختلف نشان میدادند، دسته بندی کنند.
برنامههای طلوع امپراطوری کورش نیز به بیان اندیشهها، آرمانها و برنامههای اپوزسیون ری استارت اختصاص یافت و جایگاه مردم و ارزش خودشان را به آنها یادآور کرد. مسلماً کسی که بداند چه جایگاه، ارزش و زیباییهایی دارد خود را ارزان نخواهد فروخت و فریب دینگلو (خور و خواب و خشم و شهوت) را نخواهد خورد.
بطور خلاصه
برنامه ری استارت، صاحبِ هویت بودن را یادآوری کرد. (از کجا آمدن)
شب بخیر ایران تفاوت اصل و تصویر یا به عبارتی واقعیات را نمایاند. (برای چه آمدن)
طلوع امپراطوری کورش نیز زیباییها و تناسب این هویت را تصویر کرد. (به کجا رفتن)
شاهد بودیم بعد از بیداری جمعی، از بایکوت و سانسور ری استارت کاسته نشد و رسانهها و کارکنانشان چون غلامان حلقه بگوش، بردهٔ زر و زور و تزویر باقی ماندند و ذات خود را در این آینه به مردم نمایان کردند.
در کنار این بایکوت رسانهای، ریاستارتیها مشاهده کردند که تقریباً هیچ نقد منصفانه و با دانشی در شبکههای اجتماعی نیز در مورد ریاستارت صورت نگرفت. قوانینی که تحت عنوان قوانین امپراطوری کوروش توسط ریاستارتیها تبلیغ میشد بجای اینکه آماج حمله و نقد منتقدان برای کوبیدن ری استارت قرار گیرد کاملاً سانسور شد و همچنان کلمات بالای این نوشتار برای خطاب کردن لیدر ری استارت و طرفداران وی بکار میرود!
جالب است که مخالفان، برای ضربه زدن هم حتی نتوانستند یک نقد کوتاه داشته باشند!
اکنون به ضرس قاطع میتوان گفت که آنچه به لیدر ریاستارت و طرفداران وی نسبت میدهند همان چیزی است که در آینه اندیشه خودشان میبینند و آینه هم چیزی جز آنچه هستند را نشان نمیدهد.
رسانههایی که میباید آینهٔ تمام نمای جامعه باشند، دروغگویانی لقب گرفتهاند که با گزینش و حذف خبرها، گرد جهالت را بر سر مخاطبان میریزند و با ترویج خور و خواب و خشم و شهوت، شغب و جهل و ظلمت را تکثیر میکنند.
آنانی که ادعای روشنگری دارند به پخش خبر گزینشی از خیانات و دزدیهای جناح مقابل بسنده کرده و آنان که مدعی فرهنگند ریشههای غنی هویتی این سرزمین را با پردهای سیاه پوشاندهاند.
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
بعد از شکست مفتضحانه آن هم در چندین مرحله در شوراندن مردم توسط رسانهها و اپوزیسیونهای داخل و خارج، اکنون شاید بتوان گفت مردم بیدار همزمان با چالش سکوت لیدر ری استارت، نظارهگر مدعیانی بودهاند که بدون درک اینکه روبروی آینه ایستادهاند مشغول شکلک درآوردن و بازی با تصویرشان هستند! پس هر چه آنان بیشتر حرف بزنند ماهیت خود را بیشتر و بیشتر آشکار میکنند.
نمیتوان انتظار داشت آنچه کردهاند از ذهن مردم پاک شود. همانطور که چند ماه پیش اعلام شد، قطعاً گذشتی در کار نخواهد بود.